انسانها همواه در برزح ترس و اضطراب گرفتارند. و همین امر باعث میشود که بسیاری از انسانها نتوانند در مواقع لزوم تصمیمات درست را اتخاذ کنند. خداوند نیز در قرآن کریم به این موضوع اشاره کرده و چنین صفتی را برای برخی انسانها استثناء میداند. در سورهی یونس آیات ۶۲ و ۶۳ میخوانیم:
«أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾ الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ (۶۳)»
«اهل تقوا» یا همان اولیاءلله کسانی هستند که نه خوفی (ترس) دارند و نه حزنی (اضطرابی). خوف و حزن دو سلاح شیطان در مصاف با انسان در زمان حوادث و بحرانها است. و «اهل تقوا» که تنها و تنها دل به خدا بستهاند را چه ترس و اضطراب از گذشته حال و آینده! به همین دلیل است که در آیهای دیگر خداوند میفرماید: «الا ان حزبالله هم الغالبون». «حزبالله» همیشهی تاریخ پیروز و غالب بوده و خواهد بود اگر و تنها اگر دل در گرو الطاف و امداد خداوند داشته و از هیچ قدرت و نیرویی ترس و اضطراب نداشته باشد.
مذاکرات ژنو ۳ – شما بخوانید مذاکرات استانبول و ایضا بغداد و …- بیش از هر چیز نماینگر پیروزی جریان حزبالله بود. و به همین علت منجر به پیروزی بلاشک جمهوری اسلامی شد. سعید جلیلی بیش و پیش از اینکه یک دیپلمات و یا مسئول شورای عالی امنیت ملی ایران باشد یک بچه حزباللهی است. از آن دست بچه حزباللهیهایی که اگر سیدمرتضی آوینی زنده بود کلی به آن افتخار میکرد و حتما متنی در تجلیل از او مینوشت.
سعید جلیلی از آن بچه حزباللهیهایی است که خیلی خوب قدرت مادی و معنوی انقلاب اسلامی و عمق استیلای استراتژیک آن را بر افکار و اذهان جهانیان درک کرده است. آن قدر که مسئول سیاست خارجهی اتحادیهی اروپا را پشت در نگه میدارد تا کاترین اشتون بفهمد که دنیا دست کیست. یا اینکه آخر از همه وارد سالن مذاکرات بشود تا همهی کشورها به احترام جمهوری اسلامی قیام کنند. و یا اینکه حاضر به گفتگوی دو جانبه با مثلا ابرقدرتی به نام انگلیس و آمریکا نشود.
جلیلی بیش از آنکه یک مسئول عالیرتبهی دولتی باشد یک سرباز ولایت است. سربازهایی از جنس همت و باکری و خرازی و کاظمی و همه و همهی آنهایی که با خون خود نگذاشتند حرف امام روی زمین بماند. و همینها است که باعث پیروزی دیپلماتیک جمهوری اسلامی در ژنو ۳ شد.
بر خلاف او، تکنوکراتهای محافظهکار – که دست بر قضا در این مورد بین اصولگرا و اصلاحطلبشان هیچ فرقی وجود ندارد- نه تنها اعتقاد به چنین کارهایی ندارند بلکه حتی این دست کارها را خلاف عرف دیپلماتیک میدانند. حتما شما هم در این روزها از زبان چنین افرادی شنیدهاید که این چه کاری بود که جلیلی کرد و اینقدر صریح و رادیکال در مذاکرات صحبت کرد و گویا هیچ چیزی از قواعد و اصول دپلماتیک و میز مذاکره نمیداند و اصلا مگر میشود با قدرتهای بزرگ جهان آن هم آمریکا و انگلیس ور افتاد! تکنوکراتهای محافظهکار همهی خصوصیات یک دیپلمات را آنطور که در دانشکدههای سیاست یاد دادهاند دارند. اما وقتی نگاهی به کارنامهی دیپلماتیک آنان در همین موضوع پروندهی انرژی هستهای ایران میاندازیم جز شکست و باجدهی به حریف، چیز دیگری نمیبینیم. تا جایی که حاضر شدند تمامی تأسیسات هستهای ایران را به خاطر رضایت چند کشور غربی پلمپ کنند و عزت ایران را به ثمن بخس بفروشند.
سعید جلیلی نمایندهی جریان حزبالله در حوزهی رفتار دیپلماتیک جمهوری اسلامی است. کاری که جلیلی در ژنو۳ کرد نه آنطور که رسانهها گفتند و نوشتند «محاکمهی ۱+۵» بود بلکه تحقیر غرب بود. جلیلی در ژنو، غرب را به تمام معنا تحقیر کرد. و به نظر میرسد بر خلاف نظر «حسین شریعتمداری» عزیز که چند روز پیش نوشتند با این اوضاع باید عطای ژنو را به لقای آن بخشیده و خرمای آن را بخوریم، من باب تحقیر غرب هم که شده، وجود چنین مذاکراتی خالی از لطف نیست.
نظرات شما عزیزان:
|